جدول جو
جدول جو

معنی توافق داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

توافق داشتن(اَ نَ / نِ پُ دَ)
سازواری داشتن دررای. یگانگی داشتن در فکر. همفکری داشتن. هم رای بودن در امری. رجوع به توافق و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
توافق داشتن
سازگاربودن، با هم ساختن، هم آهنگ بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
توافق داشتن
لديك اتّفاقٌ
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
توافق داشتن
Accord
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
توافق داشتن
accorder
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
توافق داشتن
accordare
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
توافق داشتن
kukubaliana
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
توافق داشتن
vereinbaren
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
توافق داشتن
погоджуватися
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
توافق داشتن
zgadzać się
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
توافق داشتن
达成
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
توافق داشتن
acordar
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
توافق داشتن
متفق ہونا
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به اردو
توافق داشتن
একমত হওয়া
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
توافق داشتن
anlaşmak
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
توافق داشتن
acordar
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
توافق داشتن
동의하다
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به کره ای
توافق داشتن
合意する
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
توافق داشتن
להסכים
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به عبری
توافق داشتن
соглашаться
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به روسی
توافق داشتن
menyetujui
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
توافق داشتن
ตกลง
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
توافق داشتن
akkoord gaan
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به هلندی
توافق داشتن
सहमति देना
تصویری از توافق داشتن
تصویر توافق داشتن
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ نَ / نِ جُ تَ)
نیرو داشتن. تاب داشتن. قدرت داشتن:
من و رخش و کوپال و برگستوان
همانا ندارند با من توان.
فردوسی.
کسی کو به خود بر توان داشتی
ز طبع آرزوها نهان داشتی.
نظامی.
رجوع به توان شود
لغت نامه دهخدا
(سَ وَ دَ)
غفلت داشتن. خود را بی خبر داشتن از چیزی. تغافل کردن:
کدام مطلب عالیست در نظر دل را
که بر مراد دو عالم تغافلی دارد.
صائب (از آنندراج).
و رجوع به تغافل و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از واقف داشتن
تصویر واقف داشتن
آگاه کردن (مصدر آگاه کردن باخبرداشتن: (مرا بر هیچ حال واقف نمی دارند) (بیهقی)
فرهنگ لغت هوشیار